چند لحظه برای جلال، همشهری من
تاریخ انتشار: ۲۳ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۶۱۳۸۹۳
ایسنا/قم سید جلال طباطبایی هنزمند قمی تلوزیون روز گذشته دارفانی را وداع گفت و از دیروز سیل پیامهای تسلیت برای این هنرمند در فضای مجازی منتشر شده است. ولی نکته جالب این پیام ها این است که همگی درکنار نام این هنرمند عنوان کردهاند که هنرمند قمی درگذشت. چیزی که برای بسیاری از مردم قم هم جای تعجب داشت.
سید جلال طباطبایی اهل محله چهارمردان قم بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تماشاگران حرفهای فیلم و سریال ها، به این گونه بازیگران نمک فیلم و سریال می گویند که شاید نقش مهم و تعیین کننده ای در این اثر نداشته باشند ولی حضور آنها دیدن سریال را جذاب تر می کند و شاید تک خنده های یک اپیزود نیز برای همین افراد باشد. از نقش های احمد پور مخبر گرفته تا همان دوچرخه سوار دوره گردی که خبر ازموج از دریا می داد. شاید هیچ کس نام آن فیلم را به یاد نداشته باشد ولی نوای مرد دوره گرد را حتما.
سید جلال با شب های برره به شهرت گسترده ای رسید و نقش او در این سریال پرمخاطب در نقش قهوه چی با آن صداو سبیل های خاص به چشم آمد. همان موقع بود که چهره اش در شهر خودش برای مردم آشنا شد و دیگر هر کسی او را می دید از خیر امضا و عکس نمی گذشت.
اما سید جلال مردی بسیار خاکی و باصفا بود. هر کس که او را می شناخت همین را می گفت. هر کس که او را می شناخت آن پیکان قدیمی را هم به یاد می آورد. مردمی بود و همه جا می رفت و با همه مردم مهربان بود. هر جا که کسی را می دید به او ابراز علاقه می کرد مدت ها با او گپ می زد و درد دل می کرد.
خیلی ها فکر می کردند که مهران مدیری او را از سرکوچه یا در صف بانک دیده و خوشش آمده ولی او از سال 52 در سینما بازی می کرد و رفته رفته با نقش های کوچکی که داشت خود را در سینما و تلوزیون ایران کشان کشان آورد و به شب های برره و خانه به دوش رساند.
می گویند رضا عطاران او را خیلی دوست داشت. اصلا رضا عطاران عاشق آدم هایی مثل او بود. افرادی مثل احمد پورمخبر و سید جلال همان هایی هستند که هستند. همان هایی که مردم دوست دارند بیشتر از بازیگران اتو کشیده ای که نقش بازی کردن را فریاد می زنند، آنها را ببینند.
جواد صبر آزما، بقال محله ما می گفت یک روز او را در مکانی دیدم و مشغول صحبت شدم. نمیدانم چه شد که به او گفتم می خواهیم برویم مشهد و جایی هم نداریم. در همان لحظه کلیدی از جیبش بیرون آورد و گفت من عاشق امام رضا(ع) هستم و تا فرصتی پیش می آید به مشهد می روم. آنجا هم یک خانه ساده دارم که مواقعی که خودم در مشهد نیستم، خانه را به هر کسی که دوست داردبه مشهد بیاید و جایی ندارد می دهد. این هم کلید!
این اواخر به یکی از همکاران ما گفته بود که به جواد افشار بگویید که همشهری خود را از یاد نبرد. این روزها دوست داشت که بیشتر در آثار هنری بازی کند ولی او هم درهمان مشکلی قرارداشت که خیلی های دیگر هستند. دیگر کسی سراغی از جلال ها نمیگیرد و حالشان را نمی پرسد.
اما جالب تر اینکه هیچ یک از محافل فرهنگی و هنری استان قم نیز او را به عنوان یک هنرمند نمی شناختند و از او تجلیلی نمی کردند. نام او در هیچ لیستی از هنرمندان و مشاهیر هنری شهر نیست. جالب است که اصلا او را در قم به این عنوان نمی شناسند.
جلال ها باید چه کنند که قدرشان را بیشتر بدانیم تا اینکه با دلی شکسیته از میان ما نروند و تازه یادمان نیاید که روزی با شوق دیدن هنرنمایی های آنها عصر را به شب می رساندیم تا سریال های این شکرپاره ها شروع شود و غم از دل ببریم و ساعاتی بی خیال مشکلات خود شویم.
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری سید جلال طباطبایی مرگ سید جلال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۶۱۳۸۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جلال و مورایس، یک روح در دو بدن
به گزارش ورزش سه، اگر این مربی اصفهانی فعال در تیمهای مختلف فوتبال ایران را دنبال کرده باشید، از حضور او در سپاهان تعجب نمیکنید. جلال امیدیان از زمان حضور امیر قلعهنویی در ذوبآهن، کار دستیاری خود را آغاز کرده و با سرمربی فعلی تیم ملی به سپاهان و سپس گلگهر رفته و در نهایت به عنوان دستیار اول، سه سالی با مجتبی حسینی کار کرد و حالا دوباره با ترک آلومینیوم به اصفهان بازگشته است.
حضور امیدیان در سپاهان مصادف با نتایج نسبتا خوب تیم مورایس در بازیهای اخیر شده و مشخص است که او که فردی کاملا بی سروصدا، کم حاشیه و بدون علاقمندی به مطرح شدن است، کارش را زیرنظر مورایس خوب انجام میدهد. حتی اینجا و در تصویر جالبی که از این مسابقه گرفته شده، جلال همان چیزی را نشان میدهد که ژوزه مورایس خطاب به بازیکنان سپاهان ترسیم میکند؛ اینکه احتمالا سپاهان به دنبال توپهای پشت دفاع قوسی برای باز کردن دروازه پرسپولیس بوده است.
اگرچه در مسابقه شب گذشته در نهایت زور سپاهان به پرسپولیس نرسید، اما زندگی برای شاگردان مورایس و دستیاران او ادامه خواهد داشت و آنها تمام تلاش خود را برای قهرمانی جام حذفی و کسب عنوان سوم لیگ انجام خواهند داد، آن هم در شرایطی که یک تیم درهم ریخته دیگر به نام تراکتور با ساماندهی به شرایطش میخواهد همین ماموریت سپاهان را انجام بدهد.